بی نیازش کن
24 بهمن 1396 توسط سميرا يكه فلاح
بی نیازش کناز عشق از توجه از احترام…
اونقدر بهش عشق بورز و غرقش کن تو خوشی که راهِ رفتنُ اصلا یاد نگیره…
بی نیازش کن از هر کسی غیرِ خودت
خداش باش…
گره از کارشم نتونستی وا کنی
گره اخماشو باز کن
مشکلشُ نتونستی حل کنی
صاحبِ لبخندِش بشو حداقل، دلخوشیِ کسلی هاش، گرمیِ دلش تو برف و بورانایِ غصه هاش….
بی نیازش کن، آدمِ اولِ زندگیتُ
از هر چی و هرکی که تویِ دنیاست…
انقدر عشق بده به قلبش
انقدر روحشُ نوازش کن
که بند شه دلش به حیات….
برق بیوفته تو چشماش از خوشی…
انقدر محبت کن بهش که اصلا چشماش نبینـه محبت هیچکسِ دیگه رو…
مَردی، زَنی…
هرچی هستی
تکیـــه گاهش باش…